loading...
ز گهواره تا گور دانش بجوى
امير بازدید : 16 یکشنبه 24 دی 1391 نظرات (0)

 

سری آزمایش های آتش بازی


آتش بازی در انگشتانه

مواد مورد نیاز: انگشتانه فلزی خیاطی- سیم آهنی- چراغ الکلی- فقط ۲ گرم نیترات پتاسیم- ذغال- نمکدان خالی

روش کار: تکه های ذغال را خردکنید تا نرم شود وداخل نمکدان بریزید. یک رشته سیم آهنی را دور انگشتانه حلقه کنید تا آن را محکم نگه دارد. سپس ۲گرم نیترات پتاسیم را در انگشتانه بریزید و آن را روی شعله چراغ الکلی گرم کنید تا نیترات پتاسیم ذوب شود. حالا انگشتانه را از چراغ الکلی دور کنید و روی آن مقداری گرد ذغال بپاشید. جرقه های آتش زبانه می کشد و صحنه آتش بازی با رنگ های جذاب را می بینید.


آتش بدون کبریت

مواد مورد نیاز: پرمنگنات پتاسیم- گلسیرین- قطره چکان- درب قوطی مربا

روش کار: یک درب قوطی مربا فلزی را روی شعله گرم کنید. در داخل درب قوطی یک قاشق کوچک پرمنگنات پتاسیم بریزید. سپس با قطره چکان ۴ یا ۵ قطره گلسیرین روی پرمنگنات بچکانید. پرمنگنات به سرعت گلسیرین را اکسید و به صورت شعله ظاهر می شود.

نکته: اگر درب قوطی گرم نباشد چند دقیقه صبرکنید تا آتش ظاهر شود.


آتش بازی ناگهانی

مواد مورد نیاز: چراغ الکلی یا چراغ گاز- پودر براده آهن- نمکدان خالی

روش کار: چراغ الکلی را روش کنید. مقداری براده آهن را در داخل نمکدان بریزید و روی شعله چراغ گاز بپاشید. جرقه های زیبایی به شکل باریکه های نازک شروع به سوختن می کند و آتش بازی زیبایی اجرا می شود.



فوران آتشفشانی ( شبیه سازی یک آتشفشان )

مواد مورد نیاز: جوش شیرین- سرکه سفید- مایع ظرفشویی- رنگ قرمز به صورت پودر- شیشه مربا خالی- بطری یک لیتری نوشابه

روش کار: شیشه دهان گشاد را داخل خاک فرو ببرید یا اطراف آنرا با خاک و کاغذ طوری درست کنید که شبیه کوه باشد ولی دهانه شیشه را نبندید و باز نگه دارید. داخل شیشه را ۳ قاشق بزرگ جوش شیرین و کمی پودر قرمز بریزید. در بطری یک لیتری نوشابه ۴/۱ ظرف را سرکه سفید، یک استکان مایع طرف شویی ویک لیوان آب بریزید. محلول داخل بطری نوشابه را داخل شیشه مربا بریزید و صبرکنید ببینید چه اتفاقی می افتد. ( اگر لازم باشد با یک چوب بهم بزنید.)



شعله آتش در دست

در این آزمایش مایعی را درگودی دستتان می ریزید و چند بعد شعله های آتش زبانه می کشد، بدون اینکه دست شما گرمایی را تحمل کند.

مواد لازم: ۱۲ سانتی متر مکعب سولفور کربن- ۸ سانتی متر مکعب تترا کلرور کربن

روش کار: حال ابتدا آنها راخوب باهم مخلوط کنید. سپس بدون اینکه کسی متوجه بشود دستتان را روی بخاری گرم کنید و آن گاه مخلوط را در گودی دستتان بریزید. در مدتی خیلی کوتاه مایع شروع به شعله کشیدن می کند. این سوختن توأم با بوی خیلی زننده نیست و می توان حتی در داخل ساختمان نیز به اجرای آن اقدام کرد. درصورتی که موقعیت مناسب نباشد تا شما قبلا دستتان را تا آن اندازه گرم کنید، می توانید نظیر آزمایش فوق، به کمک یک لوله شیشه ای گرم ، مایع را مشتعل سازید.



ایجاد شعله در داخل آب

آیا تا به حال شعله ای در درون آب مشاهده نموده اید. شاید تصور کنید این کار غیرممکن باشد، ولی در دنیای شیمی، این کار عملی است و می توان با استفاده از مواد شیمیایی ساده، شعله هایی درون آب ایجاد کرد. برای ایجاد شعله در داخل آب، از فسفر سفید استفاده می شود که باید در مجاورت اکسیژن قرار گیرد. حال ببینیم فسفر سفید چه خصوصیاتی دارد که حتی در زیر آب مشتعل می گردد.
زیر، فسفر آزاد می شود.

2Ca3(PO4)2 +6SiO2+10C = 6CaSiO3+10CO+P4

فسفر به شکل آلوتروپی یافت می شود: فسفر سفید، فسفر سیاه

مواد مورد نیاز: یک گرم فسفر سفید- یک بشر ۴۰۰ سانتیمتر مکعب- منبع تهیه اکسیژن

روش کار:

درون بشر حدود ۲۰۰ سانتی متر مکعب آب می ریزیم و آن را تا ۵۰ درجه سانتی گراد گرم می کنیم. سپس قطعات فسفر سفید را داخل آن می اندایم و لوله اکسیژن را در داخل آب فرو می بریم، بطوریکه تا ته بشر فقط چند میلی متر فاصله داشته باشد. فسفر سفید گرم، وقتی با اکسیژن تماس پیدا می کند بلا فاصله مشتعل می گردد و شعله های زیبایی مرتبا از انتهای لوله اکسیژن خارج شده تا سطح مایع بالا می آید و سپس ناپدید می شود.
فسفر در اثر حرارت و درمجاورت اکسیژن، ابتدا اکسید فسفر P4O6 و سپس به اکسید فسفر P4O10 تبدیل می شود که با تولید نور همراه است و این عمل به طور عمده به تبدیل تدریجی P4O6 به P4O10 مربوط است.


سری آزمایش های جذاب

نوشیدنی لیمویی گازدار درست کنید اما نخورید!

مواد مورد نیاز: آب- جوش شیرین- شکر- آبلیمو

روش کار: ابتدا آب را در یک بطری کوچک نوشابه بریزید و مقدار ۲قاشق چایخوری شکر در آب حل کنید. سپس ۳قاشق چایخوری جوش شیرین درون ظرف آب بریزید وبه هم بزنید. دوبرابر مقدار جوش شیرین حدود ۶قاشق چایخوری آبلیمو درون ظرف بریزید و سریع درب آنرا محکم ببندید. چه اتفاقی می افتد؟ درب ظرف را باز کنید آیا صدایی می شنوید؟ چرا؟


سرگرمی با یخ و نمک

با استفاده از مطالبی که درباره انتقال گرما آموخته اید، می توانید یک جادوگری علمی نمایش دهید. نخی را داخل آب فروببرید تا کاملا خیس شود. سپس آنرا روی یک غالب یخ درست در وسط آن قرار دهید. کمی نمک روی نخ بپاشید.

مشاهده خواهید کرد:

بعد از چند دقیقه می توانید یخ را بوسیله نخ بلند کنید.

توضیح آزمایش:

هرجا که نمک با یخ تماس دارد، نقطه انجماد یخ (صفر درجه سانتی گراد) را به کمی زیر صفر پایین می آورد و باعث می شود مقداری از آن ذوب شود و بعد که مجددا یخ می بندد، نخ را احاطه می کند.



سرگرمی با قالب یخ


۱- دو قالب یخی را داخل حوله ای به یکدیگر فشار داده و چند دقیقه آنها را به همین شکل تحت فشار نگه دارید.

مشاهده خواهید کرد که:

وقتی که فشار دادن را قطع می کنید، دو قالب به همدیگر چسبیده و منجمد شده اند.

توضیح:

اعمال فشار باعث می شود که یخ در دمائی پایین تر از دمای ذوبش آب میشود. اما وقتی فشار قطع گردید نقطه انجماد مجددا بالا می رود و آبهای بین دوقالب یخ دوباره یخ بسته و آنها به یکدیگر می چسبند.
۲- دو قطعه سنگ و یا وزنه های دیگری رابه دوسر یک سیم نازک ببندید. سیم و وزنه ها را روی یک قطعه یخ بزرگ یا یک قالب یخ آویزان کنید.

مشاهده خواهید کرد که:

سیم از میان قالب یخ می گذرد بدون اینکه آنرا بشکند. در حقیقت یخ رابه همان صورت تک قالب باقی می گذارد.

توضیح:

خطی از یخ درست در زیر سیم ذوب می شود، زیرا فشار سیم نقطه ذوب را پایین می آورد اما به محض اینکه سیم از میان آن عبور کرد، آب بالای سیم دوباره یخ می بندد.
آیا این توضیح اسکیت یا سرخوردن روی یخ را برای شما توجیه می کند؟



آزمایش سکه جهنده

مواد و وسایل لازم: یک بطری خالی و خشک نوشابه - یک سکه ۵ ریالی

روش آزمایش:

بطری نوشابه را حداقل ۱۵دقیقه در فریزر قرار دهید.
بطری رااز فریزر بیرون بیاورید وبلافاصله دهانه آن را با سکه بپوشانید. دقت کنید که سکه و دهانه بطری هیچ نوع لب پریدگی نداشته باشد. زیرا در صورت لب پریدگی هوای داخل بطری خارج می شود. انگشت خود را خیس کنید و روی سکه بگیرید تا قطرات آب به دور لبه سکه بچکد مطمئن شوید که یک لایه آب دور لبه سکه را پوشانده است. به این ترتیب دهانه بطری کاملا مسدود می شود. کمی صبر کنید!
مشاهده می شود که سکه گاه و بیگاه از یک طرف بالا رفته و سپس پایین می آید. سکه در بالا و پایین رفتن و برخورد با دهانه شیشه ( تاپ ) صدا می کند.

پیشنهاد

دستهای خود را به بدنه بطری بگیرید. می بینید که سرعت پرشهای سکه بیشتر می شود.


توضیح آزمایش

وقتی بطری نوشابه را در داخل فریزر قرار می دهید هوای درون بطری منقبض می شود و جای کمتری را می گیرد در نتیجه مقداری از هوای سرد فریزر وارد وارد شیشه می شود و جرم هوای موجود در بطری افزایش می یابد.
وقتی بطری رااز فریزر خارج کردیم سکه را بر دهانه آن می گذاریم. با عمل مسدود کردن دهانه مانع از خروج هوا از درون بطری می شویم. هوای سرد منقبض شده درون بطری در دمای اتاق گرم و منبسط شده و برای خروج از بطری به سکه فشار می آورد و آنرا به طرف بالا می راند. هوا خارج می شود و سکه دوباره به دهانه بطری می نشیند واین عمل تا زمانی که دمای هوای درون شیشه و هوای بیرون تقریبا یکسان شود ادامه می یابد.

فسفر در طبیعت به حالت آزاد یافت نمی شود. سنگ معدن مهم آن فسفات کلسیم است. برای تهیه فسفر، فسفات کلسیم را با سیلیس و زغال کک در کوره الکتریکی حرارت می دهند. مطابق واکنش

امير بازدید : 16 یکشنبه 24 دی 1391 نظرات (0)

 

امام جعفر صادق عليه السلام (148 ـ 82 هـ . ق. / 770 ـ 705 م.)

محضر پر فيض حضرت امام صادق (ع) ، مجمع جويندگان علوم بود. با دانش پژوهي كه به محفل آن حضرت راه مييافت از خرمن لايزال دانش او بهره مند ميشد. در علم كيميا ايشان نخستين كسي بودند كه عقيده به عناصر چهارگانه (عناصر اربعه) آب ، آتش ، خاك و باد را متزلزل كردند. از فرموده‌هاي ايشان است كه : «من تعجب ميكنم مردي چون ارسطو چگونه متوجه نشده بود كه خاك يك عنصر نيست. بلكه عنصرهاي متعددي در آن وجود دارد.» ايشان هزار سال پيش از پرسينلي ، لاووازيه و ... دريافته بود كه در آب چيزي هست كه ميسوزد (كه امروزه آن را هيدروژن مينامند).

از امام صادق
(ع) ، رساله‌اي در علم كيميا تحت عنوان «رسالة في علم الصناعة و الحجر المكرم» باقيمانده كه دكتر «روسكا» آن را به زبان آلماني ترجمه و در سال 1924 آن را تحت عنوان «جعفر صادق امام شيعيان ، كيمياگر عربي» در «هايدبرگ» به چاپ رسانده است. به عنوان مثال و براي آشنايي با نظرات حضرت صادق (ع)
در شيمي ، خلاصه‌اي از بررسي دكتر «محمد يحيي هاشمي» را در ذيل درج ميكنيم:

از شرحي كه امام صادق
(ع) براي اكسيد ميدهد، چنين معلوم ميشود كه اكسيد جسمي بوده كه از آن براي رفع ناخالصي در فلزات استفاده شده است. ايشان تهيه اكسيد اصغر (اكسيد زرد) را از خود و آهن و خاكستر به كمك حرارت و با وسايل آزمايشگاهي آن دوره ، مفصلا شرح داده و نتيجه عمل را كه جسمي زرد رنگ است، اكسيد زرد نام نهاده‌اند. اين شرح كاملا با فروسيانيد پتاسيم كه جسمي است زرد رنگ به فرمول Fe(CN)6] K4] منطبق است و ... . نتيجه عمل بعد از طي مراحلي ايجاد و تهيه طلاي خالص است. امروزه نيز از همين خاصيت سيانور مضاعف طلا و پتاس براي آبكاري با طلا استفاده ميشود.

 


 

جابر بن حيان (200 ـ 107 هـ . ق / 815 ـ 725 ميلادي) 

                                 

جابربين حيان معروف به صوفي يا كوفي ، كيمياگر ايراني بوده و در قرن نهم ميلادي ميزيسته و بنا به نظريه اكثريت قريب به اتفاق كيمياگران اسلامي ، وي سرآمد كيمياگران اسلامي قلمداد ميشود. شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نميشود و غربيها او را تحت عنوان «گبر» ميشناسند.ابن خلدون درباره جابر گفته است:

جابربن حيان پيشواي تدوين كنندگان فن كيمياگري است.

جابربن حيان ، كتابي مشتمل بر هزار برگ و متضمن 500 رساله ، تاليف كرده است. «برتلو» شيميدان فرانسوي كه به «پدر شيمي سنتز» مشهور است، سخت تحت تاثير جابر واقع شده و ميگويد: «جابر در علم شيمي همان مقام و پايه را داشت كه ارسطو در منطق .» جورج سارتون ميگويد: «جابر را بايد بزرگترين دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطي دانست.» اريك جان هوليمارد ، خاورشناس انگليسي كه تخصص وافري در پژوهشهاي تاريخي درباره جابر دارد، چنين مينويسد:

جابر شاگرد و دوست امام صادق
(ع)
بود و امام را شخصي والا و مهربان يافت؛ بطوري كه نميتوانست از او جدا ولي بي نياز بماند. جابر ميكوشيد تا با راهنمايي استادش ، علم شيمي را از بند افسانه‌هاي كهن مكاتب اسكندريه برهاند و در اين كار تا اندازه‌اي به هدف خود رسيد. برخي از كتابهايي كه جابر در زمينه شيمي نوشته عبارتند از : الزيبق ، كتاب نارالحجر ، خواص اكسيرالذهب ، الخواص ، الرياض و ... .

وي به آزمايش بسيار علاقمند بود. از اين رو ، مي توان گفت نخستين دانشمند اسلامي است كه علم شيمي را بر پايه آزمايش بنا نهاد. جابر نخستين كسي است كه اسيد سولفوريك يا گوگرد را از تكليس زاج سبز و حل گازهاي حاصل در آب بدست آورد و آن را زينت الزاح ناميد. جابر اسيد نيتريك يا جوهر شوره را نيز نخستين بار از تقطير آميزه‌اي از زاج سبز ، نيترات پتاسيم و زاج سفيد بدست آورد.

 


 

رازي ، ابوبكر محمد بن زكريا (313 ـ 251 هـ . ق / 923 ـ 865 م.)

                             

زكريای رازی به عنوان يكي از بزرگترين حكيمان مسلمان شناخته شده و غربيها او را به نام «رازس» ميشناسند. رازي در علم كيميا ، روش علمي محض را انتخاب كرده و بر خلاف روشهاي تمثيلي و متافيزيك ، به روشهاي علمي ارزش زيادي قائل شده. رازي موسس علم شيمي جديد و نخستين كسي است كه «زيست شيمي» را پايه‌گذاري نموده است. دكتر «روسكا» شيميدان آلماني گفته است: «رازي براي اولين بار مكتب جديدي در علم كيميا بوجود آورده است كه آن را مكتب علم شيمي تجربي و علمي مي توان ناميد.

مطلبي كه قابل انكار نيست اينست كه زكريای رازی پدر علم شيمي بوده است.» كتابهاي او در زمينه كيميا در واقع اولين كتابهاي شيمي است. مهمترين اثر رازي در زمينه كيميا كتاب «سرالاسرار» است. ظاهرا رازي 24 كتاب يا رساله در علم كيميا نوشته كه متاسفانه فقط معدودي از آنها بدست آمده و در كتابخانه‌هاي مشهور دنيا نگهداري ميشود. وي نخستين بار از تقطير شراب در قرع و انبيق ماده‌اي بدست آورد كه آن را الكحل ناميد كه بعدها به هر نوع ماده پودري شكل حتي به جوهر هم داده شد، از اين رو آن جوهر را جوهر شراب نيز ناميدند. گفته ميشود كه رازي كربنات آمونيوم را از نشادر و همچنين كربنات سديم را تهيه كرده است.


 

ابن سينا ، حسين (428 ـ 370 هـ . ق / 1036 ـ 980 م.)

                         

ابن سينا ملقب به شيخ الرئيس ، بزرگترين فيلسوف و دانشمند اسلامي و چهره‌اي بسيار موثر در ميدان علوم و فنون است. غربيها وي را به نام «اوسينيا» ميشناسند. ابن سينا ، رنجي براي كيمياگري و ساختن طلا نكشيد؛ زيرا او به استحاله باور نداشت و صريحا تبديل فلزات به يكديگر را ناممكن و غير عملي ميدانست.

ابو علي سينا از ادويه منفرد ، 785 قلم دارو را به ترتيب حروف ابجد نام برده و به ذكر ماهيت آنها پرداخته و خواص تاثير آن داروها را شرح داد. وي ضمن توصيف اين مواد ، آگاهيهاي جالبي در زمينه «شيمي كاني» به خوانندگان ميدهد و ميگويد از تركيب گوگرد و جيوه مي توان شنگرف تهيه كرد. وي نخستين كسي است كه خواص شيميايي الكل و اسيد سولفوريك را از نظر دارويي شرح داد.


 

بيروني ، ابوريحان محمد (442 ـ 362 هـ . ق / 1050 ـ 972 م.)

                      

كاني شناس و دارو شناس جهان اسلام و يكي از بزرگترين دانشمندان اسلام است كه با رياضيات ، نجوم ، فيزيك ، كاني شناسي ، دارو سازي و اغلب زبانهاي زنده زمان خود آشنايي داشته است. يكي از آثار مهم بيروني در شيمي كتاب الجواهر وي است كه در بخشي از آن ، نتايج تجربي مربوطه به تعيين جرم حجمي امروزي آنها تفاوت خيلي كم دارد و يكي از كاربردهاي مهم وي به شمار ميرود كه در علوم تجربي ، انقلابي بزرگ به وجود آورد. براي تعيين جرم اجسام ، ترازويي ابداع كرد.

بيروني همچنين در كتاب الجماهير
(در شناسايي جوهرها) به معرفي مواد كاني به ويژه جواهرات گوناگون پرداخت. بيروني ، چگالي سنج را براي تعيين جرم حجمي كانيها به ويژه جوهرها و فلزها نوآوري كرد كه در آزمايشگاه امروزي كاربرد دارد.


 

مایکل فارادی ( ۱۸۶۷- ۱۷۹۱ ميلادی)

                                   

مایكل فارادی فیزیکدان و شیمیدان در بیست و دوم سپتامبر 1791 در انگلستان متولد شد. او فرزند آهنگری فقیر بود و از کودکی مجبور به کار در صحافی و کتابفروشی شد او در کنار کار در اوقات فراغت به مطالعات علمی پرداخت فیزیک و شیمی حوزه علاقمندی های او بودند او چنان جدیتی در این کار نشان داد که در آستانه بیست سالگی در این زمینه ها بسیار می دانست.

در بیست سالگی در یک سخنرانی از همفری داوی که دانشمندی در زمینه شیمی بود شرکت کرد فارادی چنان تحت تأثیر این سخنرانی قرار گرفت که موضوع سخنرانی را به صورت کتابی درآورد و آن را برای همفری داوی فرستاد. همفری داوی تحت تأثیر دانش و سخت کوشی او قرار گرفت و چندی بعد او را استخدام نمود. در آغاز فارادی كارهای جزئی مانند تمیز كردن آزمایشگاه را انجام می داد ولی او از این فرصت نیز استفاده نمود تا به انجام آزمایشاتی در اوقات فراغت خویش بپردازد.

فارادی در مورد الكتریسیته و میدان مغناطیسی مطالعات داشت. در این زمان داوی و ولاستون مشغول به انجام آزمایش و پژوهش در زمینه الکترومغناطیس بودند فارادی نیز با آنان به گفتگو در این زمینه پرداخت سرانجام داوی و ولاستون از پژوهشهای خود نتیجه ای نگرفتند اما فارادی خود به کار در این زمینه ادامه داد او تصمیم به ساخت وسیله ای برای تولید گردش الکترومغناطیسی گرفت و سرانجام فارادی در سال 1821، اولین موتور الكتریكی را ساخت. موتور ساخته فارادی از قدرت زیادی برخوردار نبود اما نقطه آغازی برای ساخت موتورهای الکترونیکی را فراهم نمود. فارادی نتایج تحقیقات خود را در کتابی منتشر نمود او در این کتاب نامی از داوی و والستون به میان نیاورد و بیان ننمود که تحقیقات آنان زمینه ساز آغاز کار او در این زمینه بوده است فارادی به عنوان دانشمندی توانمند مورد توجه واقع شد اما خشم داوی و ولاستون را برانگیخت. اما او با کشفیات خود از داوی پیشی گرفت.

فارادی توانست مفاهیم اولیه میدان الکترومغناطیس را در فیزیک پایه گذاری نماید.

سرانجام در سال 1824 به عنوان استاد انجمن سلطنتی انگلستان در لندن برگزیده شد. فارادی درسال 1831 از تولید الكتریسیته برای ایجاد حركت استفاده نمود. او آزمایشهای بسیاری با آهن ربا انجام داد و یافته های بسیاری را در ضمینه میدان مغناطیسی کشف نمود او كشف كرد كه چگونه می توان برق تولید كرد. نخستین ژنراتور و مولد برق کشف فارادی است که از یك صفحه مدور مسی تشكیل می شد كه میان دو انتهای یك آهن ربای نعل اسبی به وسیله محوری استقرار یافته بود و بوسیله یك اهرم حركت دستی چرخانده می شد. وقتی این صفحه مدور با سرعت در میدان مغناطیسی می چرخید جریان الكتریكی ایجاد می شد كه این جریان از طریق یك جفت سیم مسی به نقطه دلخواه هدایت می شد.

او در سالهای 1831 تحقیقات خود را در زمینه «الكتریسیته القایی» بود در جامعه پادشاهی انگلیس مطرح نمود که این کشف مشهورترین کار او شد. فارادی طی آزمایشی نشان داد كه عقربه قطب نمایی كه در مجاورت یك سیم حامل جریان برق واقع باشد از راستای خود منحرف می شود. او از این آزمایش نتیجه گرفت كه خواص بوسیله نیروهایی كه در راستاهای نامرئی به نام راستای خطوط نیرو یا میدان اثر می كنند منتقل می شود. کشف الکتریسته القایی بنیادی برای نظریه میدانها در الکترومغناطیس بود. او از بررسی های الكتروشیمیایی خویش نتیجه گرفت كه مواد از اتم هایی با جنس متفاوت و بار الكتریكی موازنه شده با برابری بار الكتریكی مثبت و منفی می باشند.

فارادی در سال 1845 پدیده دیامغناطیسم را کشف نمود که امروزه آن را اثر فارادی می نامیم.

او سخنرانی های موفقی در زمینه شیمی و فیزیک شعله ها انجام داد که بنام تاریخ طبیعی شمع بود.

فارادی نقش مهمی در زمینه پیشرفت علم فیزیك ایفا نموده است. با اینکه او کمبود محسوسی در دانش ریاضیات داشت آزمایشات بسیار موفقی را در فیزیک و شیمی ارائه نموده است. او یکی از بزرگترین دانشمندان جهان است. فارادی به درجات عالی در علم فیزیک و شیمی دست یافت. تصویر او روی اسکناس بیست پوندی انگلیس نیز چاپ شد. حامی او فولر او را برای کرسی استاد شیمی انستیتوی رویال برگزید و فارادی تا پایان عمر بر این کرسی ماند. جامعه سلطنتی انگلیس نیز عنوان اشرافی بارون را به طور افتخاری به او پیشنهاد نمود اما او این عنوان را نپذیرفت و گفت: این لقب چیزی به من نمی آموزد بنابراین مورد استفاده ام نخواهد بود. فارادی پدر علم الكتروتكنیك در بیست و پنجم اوت سال 1867 در سن 76 سالگی درگذشت.


 

آلفرد نوبل ( ۱۸۳۳- ۱۸۹۶ )

                            

آلفرد نوبل شیمیدان بزرگ سوئدی، مخترع دینامیت در 21 اکتبر سال 1833 در استکهلم واقع در کشور سوئد به دنیا آمد. او نوه دانشمند سوئدی اولاس رودبک که در قرن هفدهم می زیست بود. خانواده آنان بعلت شغل پدرش در سن نه سالگی به سن پطرزبورگ مهاجرت کرد. پدرش امانوئل نوبل نیز مخترع بود و کارخانه اسلحه سازی داشت او مین های زیردریایی می ساخت. آلفرد سومین پسر خانواده در سن پطرزبورگ به تحصیل پرداخت. کارخانه آنان پس از مدتی ورشکست شد و آلفرد نوبل به همراه پدرش به سوئد بازگشت و مشغول به تحصیل در علم شیمی شد او به دنبال روشی امن تر برای تولید و استفاده از مواد منفجره بود.
او دائم به این مسئله فکر می کرد که چگونه می تواند با اختراع یک ماده منفجر کننده از زحمت و رنج هزاران کارگر معدن بکاهد. او تحقیقات وسیعی در زمینه کارآیی بهتر و ایمن تر از نیتروگلیسیرین انجام داد. او می خواست که این ماده منفجره را از صورت مایع به صورت جامد درآورد. در سال 1864بر اثر یک انفجار امیل برادر جوانتر او به همراه عده ای دیگر جان خود را در کارخانه خانواده نوبل از دست دادند.

آلفرد نوبل شیمیدان بزرگ سوئدی بالاخره در سال 1866 توانست دینامیت را کشف کند و آن را به صورت میله های جامد در آورد. هدف او از کشف این ماده آسانتر کردن کار کارگران معدن بود اما متاسفانه از کشف او برای کشتار و مقاصد جنگی استفاده شد. بزودی میله های دینامیت جایگزین استفاده از ترکیبات نیتروگلسیرین که بسیار خطرناک بودند شد. اختراع آلفرد نوبل به ثبت رسید و فروش این اختراع ثروت فراوانی را برای او به همراه داشت.

دینامیت کاربرد فراوان داشت. از این ماده منفجره استفاده های گوناگونی بعمل آمد صلح جویان و انسان دوستان از آن در راه آسان تر کردن کارها استفاده کردند و جنگ طلبان برای کشتار و قتل عام مردم از دینامیت سود جستند. عده کثیری از عوام مردم كشورهای مختلف او را فرشته مرگ می شمردند آنان تصور می کردند که آلفرد نوبل معلومات و دانش خود را درجهت کشف وسایل ویرانگر و نابودکننده بکار گرفته است.

در سال 1891 آلفرد نوبل ویلایی در ایتالیا خرید او می خواست تا پس از تمامی راهی که تا آن موقع پیموده بود به ساحلی از آرامش دست یابد او در باغ ویلای خود که آنرا آشیانه من می نامید آزمایشگاه خود را بنا نهاد.

کاربرد نادرست دینامیت در جنگ ها و کشتار انسانها نوبل را بر آن داشت تا راهی برای جبران استفاده غلط از اختراع دینامیت به بشریت بجوید. آلفرد نوبل به هنگام مرگ وصیت نمود که سالیانه بهره تمامی ثروت و دارایی اش را که بالغ بر 31 میلیون کرون سوئدی می شد، به عنوان جایزه به بهترین و برگزیده ترین افراد در یکی از رشته های علوم شیمی، فیزیک، زیست شناسی، پزشکی و یا در ضمینه صلح جهانی خدمتی کرده باشند و یا کشفی ارائه داده باشند، بدون توجه به ملیت آنان اهدا نمایند. این جایزه شامل دیپلم اقتخار و مدال طلا و یک چک نقد است که میزان این مبلغ، بستگی به سود بنیاد نوبل در آن سال دارد.

آلفرد نوبل علاوه بر شیمیدان بودن یک نمایشنامه نویس تئاتر نیز بود تنها نمایشنامه او در زمانی که او در بستر مرگ بود به چاپ رسید که تمامی نسخه آن بجز سه نسخه از آن پس از مرگش بعلت رسوایی آمیز بودن جمع آوری و نابود شدند. سرانجام آلفرد نوبل در دهم دسامبر 1896 در سان یو ایتالیا چشم از جهان فروبست. مزار او در گورستان نورا واقع در استکهلم قرار دارد. نمایشنامه آلفرد نوبل بالاخره در سال 2003 در سوئد به چاپ مجدد رسیده است و امروزه جایزه نوبل که بنیان گذار آن اوست اعتبار بسیار زیادی در جهان یافته است. نام او در جایزه نوبل که سالانه در دهم دسامبر که سالروز مرگ اوست رمز جاودانگی او برای آیندنگان است.


 

دیمتری ایوانویچ مندلیف ( ۱۸۳۴- ۱۹۰۷ )

      

دیمتری ایوانویچ مندلیف دانشمند، شیمیدان بزرگ در فوریه 1834 در شهر «توبوسك» در سیبیری روسیه متولد شد او چهاردهمین فرزند خانواده بود پدرش مدیر مدرسه بود او پدر خود را در کودکی از دست داد. او در مدرسه توپولسک استعداد درخشان خود را در ریاضی و فیزیک نشان داد و عصرها بعد مدرسه در کارگاه شیشه گری به مادرش کمک می کرد مدتی بعد کارگاه شیشه گری آتش گرفت و همه سرمایه شان از دست رفت. دیمیتری برای یافتن شغل بهتر به سن پترزبورگ رفت و در آن جا به تدریس پرداخت در سال 1850 توانست بورس تحصیلی بگیرد و به تحصیل در رشته ریاضی، فیزیک و شیمی بپردازد. او خانواده خود را هم به سن پترزبورگ برد اما متاسفانه مادر و خواهرش به بیماری سل دچار شدند و جان خود را از دست دادند و او تنها شد فقر از یک سو و اندوه از سوی دیگر او را چنان بیمار ساخت که پزشکان تصور کردند او نیز به سل میتلا شده است و به او توصیه نمودند برای معالجه و استراحت به یک محل خوش آب و هوا مسافرت نماید. دیمیتری به جزایر کریمه رفت و مدتی را در آنجا ماند. پس از مدتی او سلامت روحی خود را بازیافت و به سنت پترزبورگ بازگشت.

مندلیف در محضر آ. وسکرسنکا شیمیدان بزرگ روسی علم شیمی را آموخت و در سال 1855 با دریافت یک مدال طلا فارغ التحصیل شد. او به شغل معلمی در دبیرستان پرداخت و چندی بعد کتاب شیمی آلی را که اولین کتاب درسی شیمی آلی روسی بود منتشر نمود. پس از آن به فرانسه و آلمان دعوت شد تا در کنفرانس ها شرکت کند. کتاب بعدی او "اتحاد آب و الکل" بود. او در زمینه شیمی صنعتی درجه دکتری گرفت و استاد شیمی در دانشگاه سن پترزبورگ شد. پس از آن چند کتاب دیگر در زمینه شیمی منتشر نمود. در سال 1864 با دختری به نام فزووز لشوا در دانشگاه آشنا شد و ازدواج کرد. آنها دو فرزند داشتند اما ازدواج آنها سرانجام به طلاق و جدایی منجر شد.

در آن زمان همه عناصر شیمیایی هنوز شناخته نشده بودند و در سال 1869 شیمیدانها فقط شصت و سه عنصر را کشف کرده بودند به عقیده مندلیف خواص فیزیكی و شیمیایی عناصر تابعی از جرم اتمی آنها بود مندلیف عناصر بر اساس خواص مواد در خانه های عمودی و افقی یک جدول قرار داد او در این جدول عناصر را براساس وزنشان رده بندی نمود. این جدول از سبک ترین عنصر یعنی هیدروژن آغاز می شد و به سنگین ترین عنصر یعنی اورانیوم خاتمه پیدا می کرد. دیمتری مدتی بعد دوباره ازدواج کرد و از ازدواج دوم خود چهار فرزند دیگر دارا شد. دیمتری دارای اخلاقی عجیب بود و همواره مورد تمسخر اعضای انجمن شیمیدانان روسیه قرار می گرفت تنها مشوق او لوتادمیر دانشمند بزرگ شیمی بود. در سال های بعد عناصر اسکاندیوم و ژورمانیم نیز کشف شدند و مندلیف این عناصر را هم در جدول خود قرار داد. به کمک قانون تناوبی مندلیف پیش بینی خواص عناصر شیمیایی ناشناخته امکان پذیر شد و زمینه کشف عناصر توسط دانشمندان پایه ریزی شد قانون تناوبی راه کشف این عناصر را ممکن ساخت. این جدول نشان می داد كه در چه جاهایی مكان خالی برای عنصری ناشناخته باقی می ماند كه باید بعداً اشغال شود. با آگاهی از خواص عناصر موجود در نزدیکی این مكانهای خالی امکان پذیر شد که خواص مهم عناصر ناشناخته تخمین زده شود و خواصی مانند جرم اتمی، چگالی، نقطه ذوب و نقطه جوش ماده ناشناس بر اساس استدلال و محاسبه معین شود.

مندلیف در سال 1869 جدول خود را به جامعه شیمی روسیه تقدیم كرد . جدول مندلیف كه پیش بینی وجود 92 عنصر را می نمود درآغاز کسی از جدول او استقبال نکرد با گذشت زمان پیشگویی های مندلیف تحقق یافتند و عناصر مجهول با مشخصات از قبل پیش بینی شده و وزن مخصوص مشخص جای خود را یکی پس از دیگری در جدول مندلیف یافتند
با اكتشاف آرگون در سال 1894 و هلیوم «رامزی» براساس جدول مندلیف وجود نئون و كریپتون و گزنون را پیش بینی نمود و در این هنگام جدول مندلیف شهرت عجیب و فوق العاده ای كسب نمود. از آن پس تمام آكادمی های كشورهای جهان جز روسیه او را به عضویت خود پذیرفتند.

مندلیف مردی آزادی خواه و علاقه مند به مسائل اجتماعی بود او مورد انتقاد دولت روسیه قرار گرفت و دولت روسیه او را به خارج از از روسیه فرستاد. مندلیف به پاریس رفت و در آزمایشگاه ورتس شیمیدان فرانسوی مشغول به کار شد . و مدتی هم به همکاری با بونزن شیمیدان و فیزیکدان آلمانی پرداخت . سپس به آمریکا سفر کرد و از چاه نفتی پنسسیلوانیا بازدید به عمل آورد . مندلیف هنگام کسوف سال 1906 به فرانسه رفت و برای تحقیق فضایی با بالون به هوا پرواز کرد . در سال 1906در لیست نامزدهای جایزه نوبل قرار گرفت ولی مواسان شیمیدان فرانسوی بیش از او رأی آورد و این جایزه به مندلیف نرسید . مندلیف یکی از چهره ها و شخصیت های محبوب مردم روسیه بود. او در زمان جنگ روسیه و ژاپن بعلت تقاضای مردم روسیه به کشورش روسیه باز گشت. مندلیف در دوم فوریه 1907 در سن هفتاد و سه سالگی درگذشت. سالها پس از مرگ او، در سال 1955 عنصر شماره 101 این جدول نیز کشف شد این عنصر به افتخار مندلیف به نام مندلیفیم نام گذاری شد . آخرین خانه خالی جدول مندلیف در سال 1938 با كشف (آكتینوم) در پاریس پر شد.


 

ماری کوری ( ۱۸۶۷ - ۱۹۳۴ )

          

ماری کوری درسال1867 در ورشو پایتخت لهستان در خانواده ای علم دوست متولد شد پدر او پرفسور علوم بود ماری کوری از همان کودکی رویای دانشمند شدن را در سر داشت او از کودکی بسیار باهوش بود و از چهار سالگی می توانست بخواند. او در هیجده سالگی برای تامین مالی خواهرش که در پاریس درس می خواند معلم سرخانه شد در آن سالها دانشگاههای لهستان دختران را نمی پذیرفتند به همین علت او در سال 1891 به پاریس رفت تا در رشته شیمی به تحصیل بپردازد. او در پاریس بشدت مشغول تحصیل شد بعد از چهار سال تحصیلات خود را با درجات عالی در فیزیک و ریاضیات به پایان رساند و در همان سال در پاریس با پیر کوری فیزیکدان فرانسوی ازدواج کرد. ماری همسرش پیر کوری را در انجام آزمایش های علمی در مورد الکتریسیته یاری نمود.

یکی از همکاران پژوهشگر ماری کوری به نام هانری بکرل ، در آن زمان تشخیص داده بود که عنصر اورانیم ، پرتوهایی اسرار آمیز نامرئی از خود پراکنده می کند. بکرل به طور اتفاقی یک قطعه کوچک از فلز اورانیم را بر روی یک صفحه فیلم نور ندیده که در کاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود. صبح روز بعد مشاهده کرد که صفحه فیلم درست مثل این که نور دیده باشد سیاه شده است. بدیهی بود که عنصر اورانیوم ، پرتوهایی را از خود ساطع کرده بود که از کاغذ سیاه گذشته و بر صفحه فیلم اثر کرده بودند.

بکرل این فرآیند را دوباره با سنگ معدنی که سنگی سخت و سیاه قیرگون است و از اورانیوم بدست می‌آید ، تکرار کرد. این بار ، اثری که سنگ بر روی صفحه فیلم گذاشته بود، حتی از دفعه قبل هم قوی‌تر بود. بنابراین نتیجه گرفت به غیر از عنصر اورانیوم ، یک عنصر پرتوزای دیگر هم در سنگ باید وجود می‌داشت.او ، فرضیه خود را با خانواده کوری که با او دوست بودند مطرح کرد.

ماری کوری و پیر از آن پس به مطالعه درباره پرتو بکرل یا پرتو اورانیوم پرداختند. در آغاز فقط، ماری کوری به این کار مشغول شد ولی کمی بعد پیر هم به او ملحق شد.

در آن زمان ، "پیرکوری" در مدرسه فیزیک تدریس می‌کرد. ولی این بار او تمام وقت آزاد خود را بکار می‌برد تا به همسرش در آزمایشهایی که انجام می‌داد کمک کند. رئیس مدرسه فیزیک یک انباری مخروبه کنار حیاط مدرسه را در اختیار آنها گذاشت. این انباری تنها فضایی بود که آنها می‌توانستند مجانی و بدون پرداخت هزینه ای در اختیار داشته باشند و بنابراین آن را قبول کردند.

نتایج آزمایش های آنان نشان می داد که زباله سنگ های معدنی،‌ محتوی عنصری است که رادیواکتیویته‌اش خیلی بیش از رادیواکتیویته اورانیوم است.

آنها سنگ معدنی را باید تهیه می کردند که بطور اتفاقی اطلاع یافتند که دولت اطریش هزاران کیلو از این سنگها را دارد و چون اورانیوم سنگها جدا شده بود سنگها بی‌ارزش بودند و چون خانواده کوری دنبال اورانیوم نبودند بلکه عنصر ناشناخته جدیدی را جستجو می‌کردند، این زباله‌ها حاوی رادیم بودند که هنوز کشف نشده بود خانواده کوری این سنگ های معدنی را مورد آزمایش و مطالعه قرار دادند.

ماری و پیر کوری این توده های کثیف را با بیل ، درون دیگهای بزرگی می‌ریختند. آنها آزمایشات خود را بر روی یک اجاق قدیمی چدنی انجام می دادند و دود سیاه خفه کننده و بدبوی از دیگها برمی‌خواست که نفس زدن را تقریبا" غیرممکن می ساخت.

ماری کوری کاشف رادیم اولین زنی است که جایزه نوبل را برده است او یکبار نوبل فیزیک و یکبار نوبل شیمی را از آن خود کرده است. او برنده دو جایزه نوبل است.

کوری ها نظریه خود را به آکادمی علوم پاریس گزرش کردند. کوری ها با همکاری "لمون" شیمیدان فرانسوی ، به جستجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند. پس از آزمایش ‌های زیاد آنان مقداری نمک سفید را از یک تن پشبلند جدا نمودند که از همین نمک پولونیم را استخراج نمودند کشف پولونیم سرآغاز فیزیک ذره ای شد.

بر اثر کار طاقت‌فرسا در آزمایشگاه ، ماری کوری حتی مدتی دچار نوعی عفونت و التهاب ریوی شد و مدت زمانی را بیمار بود. ولی او پس از بهبودی دوباره کارهای آزمایشگاهی خود را از سر گرفت.
پیر و ماری کوری بالاخره توانستند کشف کنند که سنگ معدن به غیر از اورانیوم، دو عنصر پرتوزای دیگر را نیز در خود دارد. نخسیتن عنصر را به نام محل تولد ماری کوری ، پولونیوم نامیدند و دومین عنصر را که خیلی مهم بود رادیوم نامیدند رادیم از واژه لاتین به معنی "پرتو" الهام گرفته شده است.

رادیوم از بسیاری جهات مناسب ترین عنصر درخانواده رادیو اکتیوها بود. کشف رادیوم موجب دگرگونی‌های اساسی در دانش خواص مواد شد و سرآغازی برای شناخت انرژی اتمی گشت.

خانواده کوری بهمراه بکرل بخاطر کشفی که پس از آن همه کار طاقت‌فرسا نموده بودند، در سال 1903 جایزهء نوبل فیزیک را از آن خود کردند و به این ترتیب توانستند وامهای خود را که برای انجام کارهای پژوهشی طولانی خود گرفته بودند ، پرداخت کنند.

پیر کوری در سال 1906 در سن 47 سالگی در سانحه اتومبیل درگذشت. اما مادام کوری پس از مرگ شوهرش به مطالعات خود ادامه داد. او در سال 1910 موفق به تهیه رادیوم خالص گردید. ماری کوری در این هنگام استاد سوربون و عضو آکادمی طب شد و در سال 1911 دومین جایزه نوبل را دریافت کرد.
پرتوهای رادیم می‌توانستند بافتهای زنده اندامها را از بین ببرند و این مهمترین دستاورد کشف ماری کوری بود. این کشف جهان علوم پزشکی را با گام های سریع به جلو راند. پزشکان و پژوهشگران علوم پزشکی بزودی دریافتند که به کمک این پرتو می‌توانند غده ها و بافتهای بدخیم را که در سرطان و همچنین بیماریهای پوستی و غدد ترشحی بروز می کنند، از بین ببرند.
امروزه بسیاری از بیماران سرطانی به وسیله پرتو رادیم معالجه می شوند و از مرگ نجات یابند بدون شک این بیماران عمر دوباره خود را مرهون تلاشهای مداوم ماری کوری هستند.

ماری کوری کاشف رادیم اولین زنی است که جایزه نوبل را برده است او یکبار نوبل فیزیک و یکبار نوبل شیمی را از آن خود کرده است. او برنده دو جایزه نوبل است.

مادام کوری در 4 ژوئیه 1934 در اثر سرطان خون که ناشی از چهل سال کار با مواد رادیواکتیو بود درگذشت.


 

جوزف تامسون

                                

جوزف جان تامسون در هجده دسامبر سال 1856 در شهر منچستر انگلستان به دنیا آمد وسر انجام در سال 1940 در انگلستان چشم به جهان فرو بست .

پدرش به جمع آوری کتاب ها علاقه داشت ولی تامسون علاقه ی خود را متوجه معلمی کرد ، به طوری که هشت نفر از شاگردانش برنده جایزه علمی نوبل شدند . او که در نزدیکی منچستر به دنیا آمده بود ، در سن 14 سا لگی به کا لج اونس که امروز دانشگاه ویکتوریا نامیده می شود ، راه یافت . جوزف در کا لج از کمک هزینه تحصیلی استفاده می کرد و شاید اگر این کمک هرینه نبود ، جوزف بعد از فوت پدرش نمی توانست ادامه تحصیل بدهد .

تامسون در نوزده سالگی فارغ التحصیل رشته مهندسی شد و در امتحان دانشگاه کمبریج شرکت کرد و رتبه دوم را حائز شد و در این دانشگاه نیز با استفاده از کمک هزینه تحصیلی

به تحصیل پرداخت و در رشته فیزیک فارغ التحصیل گردید . او پس از فراغت از تحصیل رسمی به استخدام کا لج تری نیتی همین دانشگاه کمبریج در آمد و در آزمایشگاه کاوندیش به تحقیق پرداخت . در سال 1884 لرد رایلی که رئیس آزمایشگاه بود استعفاکرد و تامسون که فقط 28 سال از سنش می گذشت به ریاست آزمایشگاه انتخاب شد . گرچه کمی سن او مخالفت بسیاری از استادان را برانگیخت و لیکن نبوغ تامسون و حسن مدیریت او سبب شد که مدت 34 سال این آزمایشگاه را با سطح بالای تحقیق علمی جهان اداره کند . او نه تنها مدیر ان آزمایشگاه تحقیقاتی بود ، بلکه خود نیز در شمار محققین ممتاز این مرکز بود .

از‌ آثار علمی او

در سال 1897 تامسون به نام « پدر الکترون » شهرت یافت . او که بر روی اشعه ی کاتدیک مطالعه می کرد با مشاهده انحراف این اشعه در میدان های مغناطیسی و الکتریکی عتقد شد که این اشعه ، جریانی از ذره های باردار الکتریکی منفی هستند . تامسون جرم نسبی هر ذره را به دست آورد مشخص کرد که جرم هر الکترون تقریبا یک دو هزارم جرم ئیدروژن است .

به تشویق تامسون ، ویلسون یکی از شاگردان ، « اتاق ابری » ساخت و با آن برای تعیین و تشخیص ذرات اتمی استفاده کرد . از جمله ویلسون توانست جرم و مقدار بار الکترون را اندازه گیری کند .

تامسون پس از 37 سال مدیریت آزمایشگاه کاوندیش ، استعفا کرد و شاگردش ارنست رادرفورد به ریاست آزمایشگاه انتخاب شد.

تامسون در آخر عمر روحیه ای پر نشاط داشت . موفقیت خود و پسر و شاگردش ارنست رادرفورد سهم عمده ای در نشاط او داشتند.


 

رابرت بویل

                             

رابرت بويل که از چهره هاي ماندگار انگليس است در کاخ ليزمور در ايلند به دنيا آمد او هفتمين پسرکنت اعظم کورک يکي از ثروتمند ترين مردان جهان بود کنت اعظم براي تربيت فرزندان و اينکه لوس و نازنازي نشوند آنها را به خانواده هاي فقير سپرد تا پرورش يابند.

بويل از 6 ماهگي تا 4 سالگي در يک خانواده روستايي ايلندي به سر برد او تا 8 سالگي زير نظر معلم سر خانه تحصيل کرد سپس به مدت 3 سال در اتون انگليس به درس خود ادامه داد.
بويل در 20 سالگي به لندن رفت و عضو يک گروه دانشمندان تحربي شد.بويل اعتقاد راسخ داشت که آينده علم بر روش تجربي استوار است . شعار او که هيچ چيز به صرف گفته ديگران قابل قبول نيست. اين فکر را که تمام پاسخها در کتابهاي قديمي وجود دارد نفي مي کرد. گروه علمي که او عضو آن بود جلسه بحثهاي غير رسمي را در خانه هر يک از اعضا برگزار مي کرد و بويل به آن نام کالج نامرئي داده بود.
در سال 1654 بويل به اکسفورد رفت تا به حاميان علوم تجربي نزديکتر باشد او با کمک رابرت هوک باهوش يک تلمبه بادي پيشرفته را ساخت . اين دو نفر ثابت کردند که صدا در خلا منتشر نمي شود آنها استدلال گاليله را که معتقد بود در صورت نبودن مقاومت هوا يک پر سبک و يک تکه سرب سنگين با سرعت برابر سقوط مي کنند تاييد کردند . بويل به سبب آنکه نمي خواست حيوانات را بيازارد قادر نبود که مطالعاتش را روي تنفس در خلا کاملا پيگيري کند و او يافته هاي خود را در کتاب تاثير کشساني هوا در سال 1660 منتشر کرد. اين کتاب شامل قانون بويل است. بنابر قانون بويل حجم يک گاز با فشار موثر بر آن نسبت وارون دارد.
بزرگترين دستاوردهاي بويل در رابطه با علم شيمي است. او عنصر را ماده اي تعريف کرد که نمي توان آن را با روشهاي شيميايي به مواد ساده تر تبديل کرد و نمي توان آن را از ترکيب دو يا چند ماده ساده تر به دست آورد. کتاب او به نام شيميدانان شکاک 1661 نشان دهنده آغاز شيمي جديد است.
بويل اصرار داشت که دوستان دانشمند وي نتايج تجربيات خود را با سرعت گزارش کنند تا ديگران نيز از اکتشافهاي جديد مطلع شوند در سال 1663 وي کوششهاي موفقي را براي صدور امتياز انجمن سلطنتي به عنوان يک مجمع علمي رسمي که بر اساس الگوي کالج نامرئي ايجاد شده بود انجام داد. در سال 1668 به لندن بازگشت و يک آزمايشگاه شيمي را در خانه خود به وجود آورد او عنصر قابل اشتعال فسفر را کشف کرد و نخستين کبريت را ساخت.
رابرت بويل علاوه بر پژوهشهاي غلمي زبانهاي عبري يوناني و سرياني را آموخت تا مطالعات خود را روي متون مذهبي دنبال کند. مسئوليتهاي گوناگوني از جمله رياست شوراي شهر اتون مقامي در کليساي انگليس و رياست انجمن سلطنتي به او پيشنهاد شد ولي آنها را نپذيرفت. بويل هيچ گاه ازدواج نکرد. هنگامي که در لندن وفات يافت مجموعه کارهاي علمي خود و دستگاهاي را که ساخته بود به انجمن سلطنتي واگذار کرد. او همچنين هزينه سخنرانيهاي سالانه حمايت از دين مسيح در برابر حمله بي دینان تامين مي کرد.


 

ارسطو( ۳۸۴ قبل از میلاد - ۳۲۲ قبل از میلاد )

                                    

ارسطو فیلسوف بزرگ جهان در سال 384 قبل از میلاد در ستاگیرا در شمال یونان متولد شد. او در زمینه های متفاوت مانند فلسفه، فیزیک، منطق، سیاست و نجوم نظریاتی ارائه نموده است. پدرش پزشک دربار شاه مقدونیه بود او در 15 سالگی پدر خود را از دست داد و در 17 سالگی به آتن رفت و جزو پیروان افلاطون شد. او تا بیست سال بعد یعنی تا مرگ افلاطون در 368قبل از میلاد در آتن ماند او بزرگترین و بهترین شاگرد استاد خود افلاطون بود.

بعد از مرگ افلاطون به آسوس رفت و در آنجا با هرمیاس از بستگان حاکم شهر ازدواج کرد و در آنجا آکادمی تأسیس نمود چندی بعد به دعوت فیلیپ مقدونی معلم اسکندر مقدونی شد. اسکندر در آن زمان سیزده ساله بود او تا سال 336 قبل از میلاد به آموزش اسکندر پرداخت و پس از به سلطنت رسیدن اسکندر مقدونیه را ترک نمود و به آتن بازگشت در آتن درسن 53 سالگی مکتب فلسفی خود را بنام لیسه در باغی را تاسیس نمود این دانشگاه به سبک آکادمی افلاطون بود.
ارسطو عادت داشت که در وقت تدریس و تفکر قدم بزند و فلسفه او به نام فلسفه مشاء (رونده) شهرت دارد. ارسطو کتابخانه علمی و فلسفی بزرگی برای خود فراهم نمود. ارسطو بر خلاف سلیقه استاد خود افلاطون که به ریاضیات، فلسفه و سیاست علاقمند بود علاقمندی بیشتری در زمینه علوم طبیعی داشت.اسکندر به تأمین مالی تمام و کمال از ارسطو پرداخت و افراد زیادی برای او مطالب مورد نیازش را جمع آوری می نمودند. به گفته پیر رسو ارسطو شاگردان خود را به دسته های گوناگون تقسیم کرد که هریک از آنها می بایست در قسمت معینی از معرفت انسان مطالعه نمایند و از این کار مشترک دایره المعارف عظمیی فراهم شد که از منطق مطلق شروع شده و به حیوان شناسی، فیزیک، نجوم، هواشناسی و ... می رسید."

عقاید ارسطو، بر اساس شناخت بهتر از زندگی استوار بود. او فلسفه را به عنوان دانش بودن تعریف نمود. او از بنیان گذاران فلسفه در جهان به شمار می رود. او زمین را مرکز گیتی می دانست. او آب، آتش، خاک و هوا را چهار عنصر بنیادی کیهان می دانست و عنصر پنجم اثیر بود که اجرام آسمانی از آن ساخته شده بودند.

در آن زمان علم در مراحل ابتدایی خود بود و شاید به همین علت باشد که استدلات علمی آن زمان، امروزه بسیار ساده و ابتدایی به نظر می رسد چون ماحصل تحقیقات بدون امکانات و لوازم ضروری اولیه آن بوده است در واقع ارسطو و شاگردانش با جمع آوری و مدون نمودن این اطلاعات اساس پیشرفت علم را پی ریزی نمودند دایره المعارف ارسطو به مدت دو هزار سال به عنوان رساله علمی دانش بشری شناخته شد و مورد استفاده قرار می گرفت.

اسکندر در سال 323 ق.م در گذشت. ارسطو به دلیل بدبینی زیادی بر علیه اسکندر در آتن تحت فشار قرار می گرفت او متهم شد که با اقدامات و جنگ افروزی های اسکندر موافق بوده است. به ناچار ارسطو آتن را ترک کرد و به خالکیس رفت و در آن جا اقامت گزید و در سال بعد 322ق.م در اثر بیماری در سن 62 سالگی درگذشت.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 8
  • بازدید سال : 22
  • بازدید کلی : 517